فایل های رایانه ای در حال نابودی هستند

فایل های رایانه ای در حال نابودی هستند

خدمات فناوری عادات اینترنتی ما را تغییر می دهد

تصویر با احترام نویسنده.

من عاشق فایل ها هستم. من دوست دارم نام آنها را تغییر دهم ، آنها را جابجا کنم ، آنها را مرتب کنم ، نحوه نمایش آنها در یک پوشه را تغییر دهم ، از آنها پشتیبان تهیه کنم ، آنها را در اینترنت بارگذاری کنم ، آنها را بازیابی کنم ، آنها را کپی کنم و حتی حتی می توان آنها را تغییر شکل داد. به عنوان استعاره ای برای ذخیره سازی بخشی از اطلاعات ، من فکر می کنم آنها عالی هستند. من فایل را به عنوان…

دوست دارم

این بازوی ربات می تواند به صورت پنوماتیک یک پاندول معکوس را متعادل کند

این بازوی ربات می تواند به صورت پنوماتیک یک پاندول معکوس را متعادل کند

هنگامی که برای حرکت به یک ربات نیاز دارید ، ساده ترین راه برای انجام این کار استفاده از موتورهای الکتریکی است. آنها نسبتاً ارزان هستند ، به راحتی در دسترس هستند و کنترل آنها آسان است. اما ، این بدان معنا نیست که آنها بهترین راه حل هستند. به عنوان مثال ، هیدرولیک برای بلند کردن سنگین بهتر است. پنوماتیک گزینه دیگری است و این بازوی نرم روبات ثابت می کند که می توان از آنها برای کارهای ماهرانه مانند ایجاد تعادل در یک پاندول معکوس استفاده کرد.

رباتیک نرم هنوز در ابتدای راه خود یک زمینه است و حتی انجام یک کار نسبتاً ساده مانند متعادل سازی یک پاندول معکوس Furuta می تواند مشکل باشد. این ربات این کار را تنها با یک درجه آزادی انجام می دهد که به بازو اجازه می دهد در سطح افقی بچرخد. انجام این کار با موتور الکتریکی بسیار ساده - تقریباً بی اهمیت است ، اما دستیابی به آن با مکانیزم نرم روباتیک بسیار سخت تر است. این امر به این دلیل است که روباتهای نرم عموماً با پمپاژ هوا یا مایعات به داخل جیب ها کار می کنند ، که کنترل آنها با هر نوع دقت دشوار است.

این ربات این کار را با دو مثانه بادی بادی که در دو طرف نقطه محوری قرار گرفته است ، انجام می دهد. به هنگامی که هوا از طریق سوپاپ های سوئیچ به داخل پمپ می شود ، فشار باعث گسترش مثانه چپ یا راست می شود. مثانه مانند آکاردئون بیرون می زند و بازو را می چرخاند. وقتی این حرکت دقیقاً هماهنگ شود ، ربات قادر است پاندول معکوس را متعادل نگه دارد. در حالی که این ربات به عنوان اثبات مفهوم ساخته شده است ، قابلیت روبات های نرم پنوماتیک را برای مصارف صنعتی نشان می دهد.

دختر شهر

دختر شهر

من کنار خودم نشستم طاقچه پنجره ، در همهمه آرام یک روز شلوغ ، با سر و صدای مداوم ماشین ها ، اتوبوس ها ، موتورسیکلت ها - آژیرهای خطرناک آنها ، لاستیک های ناهنجار آنها. نگاه های محجوب به یکدیگر سلام می کنند. یک میلیون رویا و آرزو در خیابانی باریک در جنون سازماندهی شده می چرخند و سعی می کنند از غبار غریبه ها به مقاصد عالی خود برسند. من از نقطه نظر به جلو نگاه کردم و با خودم فکر کردم: "شهر هر روز چیزهای زیادی از شما می گیرد. یافتن معنا برای زندگی در اینجا می تواند یک امر مرگبار باشد. " جمعیت بی چهره شما را هل می دهد و به حرکت سریع می اندازد در حالی که تنها کاری که می خواهید انجام دهید این است که سرعت خود را کم کرده و نفس خود را بکشید. چشمان خالی در زمان ناگفته با بی حوصلگی شما را دنبال می کند تا زمانی که چشم شما را در ضربات کورکننده سرود تکان دهنده شهر از دست می دهد.

به وضوح به یاد دارم که بعد از ظهر در خیابان های این شهر قدم می زدم دختر شهر تابلوهایی که به من می گویند به کجا مراجعه کنم ، کجا را نگاه کنم ، چه موقع توقف کنم… "فکر نمی کنم بلد باشم چگونه به خانه برسم." احساس می کنم بیقراری می کند اما نمی دانم کجا بروم. در هر نوبت ، شهر بزرگتر می شد. تنها چیزی که درون خود داشتم یک دنیای کوچک و کوچک من بود ، یک لکه کوچک در وسعت ناگهانی خود. تنها چیزی که من را به آن متصل می کرد نور در هم تنیده در خیابان من ، فروشنده گوشه ای از آلفونسو و… بود. آه! درست در همان لحظه وقتی من را نگاه می کردید ، از دور دیدم که لبخند چشمک زن معمولی خود را پوشیده اید - من ، دختری کوچک با چشمانی درشت و چشمانی گشاد. تقریباً بلافاصله ، به یاد می آورم که احساس امید می کردم - این که بدانم به تازگی به نحوی این کار را کرده ام. البته ، شما فقط روی یک بیلبورد بلند ، با روکش خاک ، آویزان شده اید و به آرامی شسته می شوید.

هر بار که در شهر قدم می گذارم ، سرخ می شوم. احساس می کنم در معرض دیدم ریتمم خراب شده صدایم از اضطراب آشفته است. من نمی خواهم خانه را ترک کنم. اما برای همه شما می دانید ، هر چند وقت یکبار ، این شهر شما را تعقیب می کند. شاید وقتی در یک ریکشا هستید و به اندازه کافی در چراغ قرمز متوقف می شوید ، فرض کنید در نزدیکی گرگ و میش ، و شهر موز شما می شود.

از ریکشا بیرون زدم و چهره های کوچکی دیدم ، تنفس در هوای غبارآلود ، نگاه کردن به خانه های جعبه کبریتشان. پیش نویس هایی از نسیم شبانه آنها با رایحه هل و چای به من می رسد. کودکان بی سرپرست بالن می فروشند-آنها از روی اتومبیل هایی عبور می کنند که در سیگنال گیر کرده اند و از سپر به سپر حرکت می کنند. من دنبال بادکنک های متحرکی هستم که روی هم جمع شده اند و از دور به من پوزخند می زنند. عاشقان در پیاده روی به یکدیگر تکیه می دهند ، گلبرگهای قرمز روشن از گلهای شکسته به آسفالت می چسبند ، بوی بتن خیس در هوا پخش می شود. سگ های ولگرد نزدیک سطل زباله می گردند. ناوگان پرندگان به خانه می روند. عابران پیاده که با سرعت از کنار ترافیکی که شروع به حرکت به سمت جلو می کرد ، با دهان معترض خود آتش می گرفتند و رد چراغ های شهر را شعله ور می کردند. من از بیابان و مزارع سرسبز چیزی نمی دانم. من فقط ازدرختان پراکنده که چشم انداز شهر را تزئین کرده اند. من با آسمان باز و شبهای پر ستاره آشنا نیستم ، کرم شب تاب راه صور فلکی را روشن می کند. من با اعماق تاریک اقیانوس غرق شده ام که با افق امید در افق هنگامی که کاخ های آسمان به ستارگان می رسند. من در گمنامی شدید وجودم در شهر بزرگ و بد ، راحت هستم. من از همسایه های دوستانه ای که با درب منزل در خانه من ظاهر می شوند و در نان فروشی محلی کالاهای پخته شده رایگان دریافت می کنم ، احتیاط می کنم. من یک دختر شهرستانی هستم. من کنار پنجره خود نشسته ام و به زندگی در هر گوشه این جنگل تنگ شهری نگاه می کنم و فقط می دانم که اینجا خانه من است - این جایی است که من به آن تعلق دارم.

مصاحبه: Talking Surf-Rock Music with Tsunami of صدا

سونامی صدا

مصاحبه: Talking Surf-Rock Music with Tsunami of صدا

ساز سرف راک Tsunami of Sound به تازگی از موزیک ویدیو "Motor Oil" رونمایی کرد ، قطعه ای که از آخرین آلبوم آنها ، موج دائمی برداشته شده است.

متشکل از ریک سنگر ، جیمی هاگینز و دیوید اسپوزیتو ، گروهی که در سال 2008 شکل گرفتند ، صدای سرسخت موج سوف راک را تداعی می کردند که یادآور Ventures و Link Wray بود. این صدایی است که با گیتارهای ضخیم انعکاس دهنده نشان می دهد که موج ها را به هم می ریزد ، باس لاین های قوی و طبل های والپیپ را نشان می دهد. به یک ظرف روغن منفجر می شود و باعث موج موجی از روغن روان می شود که صحنه و گروه را به دریا می راند ، جایی که مانند یونس ، یک نهنگ آنها را می بلعد. سرانجام نهنگ برای منفجر شدن ، باند را از مارپیچ خود بیرون می اندازد. با همه اینها ، گروه هیچ وقت از دست نمی دهد و با تمام ارزش خود بازی می کند.

در پایان ، Tsunami of Sound توسط یک قایق بادبانی نجات می یابد و نشت نفت پاک می شود.

پاپ آف با گیتاریست دیوید اسپوزیتو صحبت کرد تا در مورد سرف-راک ، نحوه ترکیب سونامی صدا و تأثیرات موسیقی آنها صحبت کند.

چگونه سونامی صدا جمع شد؟

همه ما سالها در گروههای راک "کلاسیک" بازی می کردیم و من و ریک همیشه می خواستیم برای نواختن موج سواری و انواع سازها دور هم جمع شویم ، بنابراین شروع به بازی با هم کردیم و سپس جیمی را باس (که در گروه کاور با ریک بازی می کرد). هاجینز - گیتار باس الکتریکی

دیوید اسپوزیتو - گیتارهای برقی

گروه چگونه کار می کند؟ آیا اکثریت حکمرانی می کند یا بیشتر شبیه یک دیکتاتوری خیرخواه است؟

همه ما درباره هر کاری که انجام می دهیم یا قصد داریم در آینده انجام دهیم بحث می کنیم ، بنابراین من فکر می کنم که هر سه ما باید قبلاً در مورد چیزی به توافق برسیم ما وارد آن شدیم.

هنرمند موسیقی مورد علاقه شما کیست؟

ما تعداد زیادی را داریم زیرا سلیقه های فردی ما متفاوت است. من باید فردی مثل اریک جانسون ، جف بک ، برایان ستزر ، لوس استریتکت و دیگرانی باشم که بیشتر موسیقی ساز می نوازند. من واقعاً از جدیدترین موسیقی و روندها پیروی نمی کنم ، بنابراین با آخرین موسیقی های پاپ "در ارتباط" نیستم. /p>

محبوبیت های جیمی عبارتند از بیتلز ، پلیس و مینارد فرگوسن.

کدام نوازندگان بیشتر روی شما تأثیر گذاشتند؟

ما تحت تأثیر بسیاری از چیزها هستیم: هر چیزی که از دهه 1950/1960 از جمله لارنس ولک تا مارتین دنی تا هنری مانچینی. همه گروههای موج سواری دهه 60 ، همه گروههای تهاجمی انگلیسی دهه 60 و برخی از گروههای جدیدتر که در 20 سال گذشته یا بیشتر موج سوف راک را احیا کرده اند.

اما چیزهای عجیب و غریب مانند Zappa ، Hendrix ، در اوایل پینک فلوید.

سونامی صدا-"روغن موتور" < p> در حال حاضر به کدام هنرمندان گوش می دهید؟

دیوید اسپوزیتو: من هنوز به بسیاری از موسیقی های دهه 50 و 60 گوش می دهم ، تنها هنرمندان فعلی که به آنها گوش می کنم برخی از آنها هستند موارد ذکر شده در بالا ، مانند جف بک ، و غیره. اما من همیشه به عقب برمی گردمبه بیتلز ، هولی ، استونز ، تهاجم بریتانیا ، راسکال ، موتاون ، کینگ کریمسون ، روح و روکابلی.

ریک سنگر به بیتلز ، موسیقی روح ، گاراژ زیرزمینی استیون کوچک ، خشم علیه ماشین گوش می دهد. < /p>

جیمی هاگینز به The Black Keys و The Beatles گوش می دهد.

روند آهنگسازی شما چگونه است؟

ما معمولاً با قسمتی از یک آهنگ به تمرینات گروهی می آییم بخشهایی از آهنگهای همه ما و سپس سعی می کنیم آنها را با هم ترکیب کنیم.

الهام بخش تک آهنگ/موزیک ویدیو "Motor Oil؟" یک ریف قدیمی که ما 10 سال در حال نواختن آن بودیم ، بنابراین وقتی اولین آلبوم خود را ساختیم ، آن را قرار دادیم. ایده اصلی این ویدئو از جیمی هاگینز با پیشنهادات بقیه ما و لوئیس فردریک راولز (فرد) ، تهیه کننده انیمیشن این ویدئو بود.

می خواهید مردم چه چیزی را از فیلم بردارند. موزیک ویدیو؟

فقط برای کندن موسیقی و خندیدن از داستان و شخصیت های ویدیو. همچنین ، امیدواریم گفتگوها را درباره پاکیزه نگه داشتن اقیانوسها و سیاره مان جلب کنیم. ساخت قطعات آهنگ ما فرصت بازی زنده را داشتیم اما در مکان ها و موقعیت های شلوغ احساس امنیت نکردیم. ما در ماه اکتبر (بیرون) یک کنسرت 3 ساعته داشتیم و تمرینات زیادی برای آماده شدن برای آن انجام دادیم و شامل 15 آهنگ آوازی بود که ما آنها را پوشش می دهیم. ما همچنان به پوشیدن ماسک و حفظ فاصله خود تمرین می کنیم.

با نگاهی به آینده ، بعد از سونامی صدا چه پیش می آید؟

امیدواریم وقتی دوباره ایمن شد ، موسیقی جدیدی ضبط کنیم ، و امیدوارم تابستان شلوغی در سال 2021 داشته باشید.

وب سایت سونامی صدا را دنبال کنید | فیس بوک | YouTube | اینستاگرام | توییتر

بررسی یک دقیقه ای کتاب-4

بررسی یک دقیقه ای کتاب-4

چرا باید "ظهور روبات ها" نوشته مارتین فورد را بخوانید

عکس توسط Morning Brew در Unsplash

در اوج جنرال موتور در سال 1979 ، GM 11 میلیارد دلار درآمد داشت و 850،000 کارگر استخدام کرد. در سال 2012 ، گوگل با 38000 کارمند 14 میلیارد دلار (ارزش 1979) درآمد داشت. اگرچه فناوری باعث ایجاد مشاغل جدید می شود ، اما همه ما می توانیم موافق باشیم که چشم انداز اشتغال برای نیروی کار چندان روشن نیست. به بیان ساده ، آینده مملو از…

است