این بازوی ربات می تواند به صورت پنوماتیک یک پاندول معکوس را متعادل کند

این بازوی ربات می تواند به صورت پنوماتیک یک پاندول معکوس را متعادل کند

هنگامی که برای حرکت به یک ربات نیاز دارید ، ساده ترین راه برای انجام این کار استفاده از موتورهای الکتریکی است. آنها نسبتاً ارزان هستند ، به راحتی در دسترس هستند و کنترل آنها آسان است. اما ، این بدان معنا نیست که آنها بهترین راه حل هستند. به عنوان مثال ، هیدرولیک برای بلند کردن سنگین بهتر است. پنوماتیک گزینه دیگری است و این بازوی نرم روبات ثابت می کند که می توان از آنها برای کارهای ماهرانه مانند ایجاد تعادل در یک پاندول معکوس استفاده کرد.

رباتیک نرم هنوز در ابتدای راه خود یک زمینه است و حتی انجام یک کار نسبتاً ساده مانند متعادل سازی یک پاندول معکوس Furuta می تواند مشکل باشد. این ربات این کار را تنها با یک درجه آزادی انجام می دهد که به بازو اجازه می دهد در سطح افقی بچرخد. انجام این کار با موتور الکتریکی بسیار ساده - تقریباً بی اهمیت است ، اما دستیابی به آن با مکانیزم نرم روباتیک بسیار سخت تر است. این امر به این دلیل است که روباتهای نرم عموماً با پمپاژ هوا یا مایعات به داخل جیب ها کار می کنند ، که کنترل آنها با هر نوع دقت دشوار است.

این ربات این کار را با دو مثانه بادی بادی که در دو طرف نقطه محوری قرار گرفته است ، انجام می دهد. به هنگامی که هوا از طریق سوپاپ های سوئیچ به داخل پمپ می شود ، فشار باعث گسترش مثانه چپ یا راست می شود. مثانه مانند آکاردئون بیرون می زند و بازو را می چرخاند. وقتی این حرکت دقیقاً هماهنگ شود ، ربات قادر است پاندول معکوس را متعادل نگه دارد. در حالی که این ربات به عنوان اثبات مفهوم ساخته شده است ، قابلیت روبات های نرم پنوماتیک را برای مصارف صنعتی نشان می دهد.

اعترافات کارآموزی: برای من قهوه بخورید ... و موتور سیکلتم را درست کنید

اعترافات کارآموزی: برای من قهوه بخورید ... و موتور سیکلتم را درست کنید

نوشته مایگان واسکز

کپی سازی ، قهوه گیر ، تحویل پاکت. این شرح شغلی است که معمولاً شبیه به کار یک دستیار شخصی است ، درست مانند شخصیت آن هاتاوی در فیلم Devil Wears Prada. این روزها ، پیدا کردن شرح شغل مشابهی که برای کارآموزان کاربرد دارد ، غیر معمول نیست ، مگر بر خلاف P.A. هاتاوی در فیلم به تصویر می کشد ، معمولاً کارآموزان برای انجام وظایف دستمزد نمی گیرند. در سالهای اخیر ، کارآموزی مرزهای بین کمک شخصی و تجربه یادگیری آموزشی را مخدوش کرده است. در سری جدید ما ، "اعترافات کارآموزی" ، با مصاحبه با دانشجویان مختلف NYU در زمینه های مختلف ، نگاهی به دنیای کارآموزی کالج می اندازیم تا ببینیم چه چیزی کارآموزی را عالی می کند و چه چیزی باعث می شود کار برده به نظر برسد.

با ری*آشنا شوید ، دانشجوی سال دوم امور مالی در مدرسه بازرگانی استرن NYU. در سال گذشته ، ری در یک شرکت مالی کوچک ، شبیه به یک صندوق ریسک ، در Lower East Side کارآموزی کرد.

نقش شما در شرکت چه بود؟

من کارآموز بودم و دستیار تحقیق.

انتظارات شما از این کارآموزی چه بود؟

من برای کارفرمایان خود کاملاً روشن کردم که می خواهم یاد بگیرم که چگونه آنها برای شرکت ها ارزش قائل هستند. می خواستم یاد بگیرم که چگونه از مدل های مالی استفاده می کنند و از چه ارزیابی هایی استفاده می کنند. من بدون اطلاع از امور مالی وارد کارآموزی شدم. آنها گفتند که قرار است کارآموزی سختی باشد ، اما من چیزهای زیادی یاد خواهم گرفت.

آیا چیزهای زیادی آموختید؟

نه ، و دلیل اینکه من کارآموزی را گذرانده بودم این بود که برای تجربه یادگیری.

یک روز در دفتر چگونه بود؟

آنها دو یا سه پروژه تحقیقاتی به من می دادند که آنها را پیگیری نمی کردند. آنها فقط آنها را به من می دادند [تا من را مشغول کنند]. معمولاً کارهای روزانه من رزرو پروازها ، اطمینان از تمیز بودن اتاق استراحت ، رفتن به والگرین و برداشتن وسایل برای رئیس ، ثبت ، کپی ، تصحیح و غیره بود. کارهای من بیشتر شبیه کارهای شخصی بود. دستیار و نه کارآموز شرکت.

آیا تا به حال مجبور بوده اید کارهایی را انجام دهید که احساس می کردید نباید انجام می دادید؟

یکی از آزمون های کارآموزی در طول دوره آزمایشی من تعمیر موتورسیکلت رئیس بزرگ بود. همچنین باید کنترل بارداری همسر رئیس خود را دریافت می کردم. این تقریباً مانند گرفتن آب نبات بود ، که او همیشه مرا مجبور می کرد. آنها قطعاً به من گفتند که من کارهای عوضی زیادی انجام خواهم داد ، اما این در ازای آموزش آنها به من بود. من فقط تجربه آموزشی مورد انتظار خود را دریافت نکردم.

آیا مجبور شدید برای این کارآموزی فداکاری کنید؟

اوه بله. هر هفته تقریباً تمام وقت کار می کردم و در تعطیلات بهاری تقریباً 100 ساعت وقت گذاشتم. فداکاری زمان بود. من نمی توانم کار دیگری را در طول کارآموزی انجام دهم زیرا آنها می خواستند من برای هرگونه درخواست شخصی آنها آماده باشم. تکالیف خانه ممنوع بود ، حتی زمانی که مقدار زیادی از وقتم را در محل کار صرف می کردمdowntime.

ناامیدکننده ترین چیز در مورد این کارآموزی چه بود؟

مدت زمانی که صرف آن کردم. کار اصلی من این بود که اطمینان حاصل کنم که آنها بسیار راحت هستند. در عین حال ، اگر بتوانم بیشتر از آنها بیاموزم ، این کار را انجام نمی دهم. دنیای امور مالی از طریق تجربه آموخته می شود ، و من به یک دفتر کوچک کوچک منتقل شدم. من نمی توانستم آنچه آنها می گفتند بشنوم ، نمی دانستم آنها چه می کنند و مردم حاضر نیستند هیچ دانشی در اختیار دیگران بگذارند. همچنین با وجود اینکه اغلب از ساعات هفتگی خود فراتر می رفتم ، حقوق اضافی دریافت نمی کردم.

آیا راهی وجود داشت که بتوانید در مورد بهبود تجربه کارآموزی خود با مدیر یا کسی در منابع انسانی صحبت کنید؟

در واقع هیچ نماینده منابع انسانی وجود نداشت. من فکر نمی کردم صحبت با یک مدیر در مورد تجربه من ایده خوبی باشد زیرا اساس استخدام من بسیار کلی بود.

چه چیزی یاد گرفتید؟

من یاد گرفتم تا انتظاراتم را از همان ابتدا بسیار روشن کنم. من بر ضعف خود - دانش صنعت مالی- تکیه نکردم.

آیا این کارآموزی به پیشرفت شما در زمینه شغلی شما کمک کرد؟

مطلقا نه. این چیزی است که می توانم در رزومه خود قرار دهم ، اما من واقعاً چیزی از آن یاد نگرفتم که قبلاً نمی دانستم.

*نام تغییر کرده است.

[تصویر از طریق]

Stacker دو موتوره یک کار نابغه مکانیکی است

Stacker دو موتوره یک کار نابغه مکانیکی است

ما این امتیاز را داشتیم که طیف گسترده ای از پروژه ها را در Hackster ارائه دهیم ، بسیاری از آنها از یک میکروکنترلر یا سایر وسایل الکترونیکی مرتبط برای انجام یک کار استفاده می کنند به با این حال ، این ساخت توسط گرگ زومن والت ، راه دیگری را در پیش می گیرد ، تنها با استفاده از یک دنده و منبع تغذیه ، همراه با یک سیستم پیچیده دنده و اتصال برای قرار دادن مناسب دومینوها.

در حالی که بسیاری از دستگاه های قرار دادن که دومینوها را در یک پشته افقی (از جمله دستگاهی که قبلاً ساخته بود) قرار می دهند ، وجود دارد ، دستگاه قطعات را در یک تغذیه کننده عمودی قرار می دهد و آنها را یکی یکی به جهت مناسب می کشاند. مجموعه ای از درها باز و بسته می شوند تا محکم نگه داشته شوند ، سپس در صورت نیاز رها می شوند. این بدنه به نوعی "ماشین دومینو" عمل می کند و به جلو می چرخد ​​در حالی که مستطیل های کوچک را یکی یکی پشت سر می گذارد.

در داخل ، یک موتور دنده کوچک 500 دور در دقیقه یک چرخ دنده را می چرخاند ، که هر دو خودرو را از طریق چرخ دنده های متحرک می کشاند. یک چرخ دنده دیگر سیستم اتصال را فعال می کند تا دومینوها را در جای خود بکشد و درهای آزاد را باز کند. دستگاه از 43 قسمت چاپ سه بعدی جداگانه یا 63 مورد در صورت وجود دومینو مونتاژ شده است.

می توانید آن را به صورت زیر انجام دهید-که نشان می دهد 20 دومینو پشت سر هم و همچنین یک آزمایش با یک سریعتر (موتور 1500 دور در دقیقه).